سال :
تعريف انواع سال (سال عبارت است از مقياسي جهت درک زمان که مقدار ان تقريبا با مدت حرکت زمين به دور خورشيد برابر است)
سال بر چند نوع است .1- سال اعتدالي يا سال شمسي (حقيقي) = سال اعتدالي يا سال شمسي حقيقي عبارت است از دو عبور متوالي خورشيد (حرکت ظاهري) از اعتدالي ربيعي ،مدت ان تقريبا مسوي است با 365 روز و 5 ساعت و 48 دقيقه و 49 ثانيه .
2- سال نجومي = سال نجومي عبارت است از دو عبور متوالي زمين از يک نقطه اسمان که مدت ان 365 روز و 6 ساعت و 9 دقيقه و 9 ثانيه است .
3- سال انحرافي = سال انحرافي عبارت است از دو بور متوالي زمين از نزديکترين وضع ان نسبت به خورشيد (حضيض )که مدت ان تقريبا 365 شبانه روز و کسري است .
4- سال قمري = سال قمري مساوي است با 12 ماه هلالي مدت ان برابر با 354 شبانه روز شمسي است .
5- سال عرفي = سال عرفي سالي است که مدت ان تقريبا نزديک به مدت سال شمسي حقيقي است سال عرفي بر دو نوع است : سال عرفي عادي که داراي 365 شبانه روز است و سال عرفي کبيسه که داراي 366 شبانه روز است ،که به وسيله تقويم مي توان مدت متغيير سال عرفي را با سال شمسي درک کنيم .
6– سال نوري= سال نوري عبارت است از مسافتي که نور با سرعتي معادل سيصد هزار کيلومتر در مدت يک سال طي مي کند ،اين مسافت تقريبا برابر است با 2 10 . 7/9 کيلومتر.
تقويم:تقويم عبارت است از مجموعه قواعد و ااصولي که براي تعيين سال عرفي و ممطابقت ان با سال حقيقي به کار مي رود.نظر به اينکه مدت زمان سال مداري (حقيقي ) عدد صحيح نيست بهمين علت بايستي تدابيري اتخاذ کرد که اختلافهاي ناشي بين سالهاي حقيقي و عرفي بتدريج زياد نشود .از دوران گذشته تا کنون ملل متمدن در هر گوشه اي از جهان از نوعي تقويم استفاده مي کرده اند که مشهور ترين انها عبارت است از: تقويم اسکندري ،تقويم بابلي (بخت النصري) ،تقويم ترکان (دوازده حيواني ) ، تقويم روم قديم (ميلادي).تقويم فرس قديم(هخامنشي،اشکاني ،ساساني )،تقويم قبطي (مصري) تقويم هجري(هجري قمري و هجري شمسي) تقويم يزدگردي تقويم هندي ، تقويم يوناني (المپيک) تقويم يهود .اينک به شرح اختصار ي در مورد تقويم هايي که با تاريخ ايران در ارتباط بودن مي پردازيم.
تقويم در زمان هخا منشيان : با کمال تاسف اطلاعات زيادي در مورد چگونگي تقويم در زمان هخا منشيان در دست نيست ، از متن کتيبه بزرگ داريوش اول واقع در بيستون چنين استنباط مي شود که در ان زمان حساب اوستائي معمولي نبوده زيرا اسامي ماهها ايکه در کتيبه نامبرده ذکر شده با اسامي ماهها ايکه در دوره اشکانيان و ساسانيان معمول بوده تفاوت دارد .کتيبه بيستون به علت مرور زمان و مخدوش بودن قسمتهايي از ان تنها اسامي 9 ماه ازسال را در بر دارد اما بعد از کشف الواح تخت جمشيد و مطالعه انها اسامي سه ماه ديگر از سال روشن گرديد ، ماههاي سال در دوران هخامنشيان عبارتند از :
1- اود کن ئيش که با فروردين ماه تقويم زرتشتي مطابقت دارد
2 – ثور واهر که با اردي بهشت ماه تقويم زرتشتي مطابقت دارد
3- تائي کرچي که با خرداد ماه تقويم زرتشتي مطابقت دارد
4 – گرم پد که با تير ماه تقويم زرتشتي مطابقت دارد
5- درن باچي که با مرداد ماه تقويم زرتشتي مطابقت دارد
6 – کارت ياشيا که با شهريور ماه تقويم زرتشتي مطابقت دارد
7 – باغ ياديش که با مهر ماه تقويم زرتشتي مطابقت دارد
8 – ورگزن که با ابان ماه تقويم زرتشتي مطابقت دارد
9 – اثري يادي که با اذر ماه تقويم زرتشتي مطابقت دارد
10- انامک که با دي ماه تقويم زرتشتي مطابقت دارد
11 –سا ميا که با بهمن ماه تقويم زرتشتي مطابقت دارد
12 – ويخن که بااسفند ماه تقويم زرتشتي مطابقت دارد
در زمان هخامنشيان اول هر سال با اغاز پائيز شرع مي شد با تقويم بابليها مطابقت داشته است عده اي از محققين تصور مي کنند که بعدها داريوش اول تاريخ اوستايي را پذيرفت و ان را در ايران رسمي کرد ليکن براي تاييد اين نظر سندي در دست نيست با اين همه از محتواي کتاب کويين کورتيوس روفوس مورخ قرن اول ميلادي که شرح حال اسکندر کبير را نوشته چنين بر مي ايد که سال ايراني در زمان وي با سال رايج ميان زردشتيان قرنهاي بعد تفاوتي نداشته است .راجع به اين موضوع که در دوره هخامنشي مبدايي برايتاريخ وجود داشته يا نه و اگر وجود داشته ان را از چه زماني حساب مي کردند اطلاعاتي در دست نيست ، ليکن از طرفي نظر به اينکه در بابل اغاز زمامداري هر شاهي را مبدا قرار مي دادند و تصور مي رود که در دوران هخامنشي از همين روش پيروي مي کردند زيرا ماديها و پارسيها از بابليها و اسوري ها چيزهاي زيادي اقتباس کردند(1)
اي بسا پس از افتادن مصر به دست ايرانيان در زمان کمبوجيه و آشنا شدن انان با اصول تمدنهاي مصر مخصوصا پس از اصلاحات داريوش اول تقويم ساده و منظم مصري را ايرانيان اقتباص کردند ، توضيح انکه مصريان از زمان بسيار قديم سال شمسي را رايج کردند با احتمال قريب به يقين از سال 4241 قبل از ميلاد سال خورشيدي در کشور مصر مرسوم و متداول شدکه داراي 365 روز بود و همين امر بعدها دريافتند که سال خورشيدي انها به اندازه 4/1 شبانه روز انتخاب شده است اما به يقين ميدانم که در قرن سوم قبل از ميلاد بوسيله متداول شدن سالهاي کبيسه اشتباهات حاصله تا ان موقع مرتفع شد.(2)
--------------------------------------------------------
1 – ايران باستان ،حسن پير نيا ،ج 2 ،ص 1498
2 – کليات تاريخ ايران ، دکتر عزيز الله بيات ، موسسه مطالعات و انتشارات تاريخي ، بهار 1370 ، صص 501 تا
504
تقويم در زمان اشکانيان:در دوران اشکانيان دو قسم تقويم ، يکي سلوکي و ديگري پارتي وجود داشت ، مبدا تاريخ يکي سلوکي را از سال 312 قبل از ميلاد که مصادف با زمن تاسيس اين سلسله است در نظر مي گرفتند و مبدا تاريخ پارتي را از سال 247 قبل از ميلاد که ابتداي سلطنت تير داد اول است حساب مي کردند .مطابق تقويم سلوکي سال قمري است .يعني داراي 12 ماه است و چون با سال شمسي مطابقت ندارد هر سال عده ماه ها را به جاي دوازذه سيزده حساب مي کردند . تا با سال شمسي مساوي گردد ، معلوم است که تقويم سلوکي تقليدي از تقويم يوناني و مقدوني است که ترتيب سالش با سال قمري يکي است ، در تقويم پارتي سالها شمسي است و اسامي ماهها همان اسامي روستاي است که تا کنون متداول است . فروردين الي اخر......تقويم در زمان ساسانيان :در زمان ساسانيان هر سال مرکب از 365 شبانه روزو داراي 12 ماه بود که هر ماه 30 روز داشت و پنج روز اخر سال اندر گاه (پنجه دزده) نام داشت که اين پنج روز بصورتي مستقل و مربوط به هيچ يک از ماهها نبود ، همان است که در دوران اسلامي به خمسه مترقه معروف شد ه است .نظر به اينکه سال مداري (حقيقي) داراي 365 روز و 48 دقيقه و 49 ثانيه است و سال عرفي زمان ساسانيان داراي 365 روز بود به همين علت پس از هر چهار سال يک روز سال عرفي عقب تر از سال طبيعي مي افتاد يعني نوروز که با يستي هميشه در اول فروردين ماه باشد پس از گذشت هر چهار سال يک روز عقب مي رفت با اين حساب بعد از هر 120 سال مدت يک از سال طبعي (حقيقي) عقب تر مي افتاد به همين سبب براي روحانيون به ملاحظه رعايت اعياد و عادات مذهبي لازم بود که سال شمسي حقيقي بدانند روي همين اصل قرار گذاشتند که با دخالت دولت بعد از هر 120 سال ، سال را 13 ماه حساب مي کردند . که به نوبت دو فروردين ،دو اردي بهشت، دوخرداد ، الي اخر ...مي شمردند ، سال کبيسه را بهزيک ناميده که به مناسبت ان جشن مي گرفتند . عقب رفتن نوروز با اين ترتيب از 30 روز تجاوز نمي کرد(1)
تقويم بعد ازاسلام :کبيسه کردن تاريخ از اواخر دوران ساسانيان در بوته فراموشي قرار گرفت به همين جهت در زمان خلفاي بني عباس براي زارعين و مالکين از حيث پرداخت ماليات اشکالاتي توليد شد ، براي رفع اين اشکال در سال 242 هجري قمري المتوکل خليفه عباسي فرمان داد تا مطابق سابق عمل کرده يعني صد بيستم را کبيسه کنند . ليکن اين فرمان عملي نشد ،در سال 282 هجري قمري يعني زمان خلافت معتضدبالله خليفه عباسي مقرر شد که تاريخ پارسي ازتاريخ ژولياني (رومي )پيروي کرده و در هر چهار سال ، سال را کبيسه کنند که اين فرمان نيز عملي نشد تاريخي که بعد از اسلام براي ترتيب سال و ماه بين پارسيان معمول شده است تاريخ يزد گردي نام دارد که مبدا ان را اغاز سلطنت يزد گرد سوم حساب مي کردند . در تقويم يزد گردي مطابق معمول کنوني ماه به چهار هفته تقسيم نمي شود ليکن ، هر کدام از روزهاي ماه داراي نام خاصي است هر روزي به ملکي اختصاص دارد ، بجز چند روز در هر ماه که بخدا متعلق است که ان روزها عبارتند از، روز اول هر ماه که ان را اور مزد مي ناميدند.(2)
اسامي ماهها و روزها در تقويم اوستايي جديد مطابق ضبط معمول بعد از اسلام به شرح زير است : فروردين ، اردي بهشت ، خرداد،تير،مرداد ،شهريور ،مهر ،ابان ،اذر ،دي ،بهمن ،اسفند و اسامي روزهاي ماه :هرمز ،بهمن ،اردي بهشت،شهريور ،اسفندارمز،خرداد ،رواد،دي به اذر،اذر،ابان،خور،ماه،تير،جوش،ديمهر،مهر،سروش،رشن،،فروردين ،بهرام،رام،باد،دي بدين،دين،ارده اشتاد،اسمان ،رامباد،ماراسفند،انيران،م اهي را که با روز همان ماه داراي يک اسم مشترک بودند جشن مي گرفتند . پنج روزاضافي اخر سال که بنام اندر گاه معروف بود بنام يکي از فصول گاتها خوانده مي شد .تقويم اوستابعد از انقراض سلسله ساسانيان منسوخ نشد و در ميان پيروان مذهب زردشت باقيمانده در خود ايران نه تنها نوروز بلکه ساير اعياد دوران گذشته مدتها بقي بود حتي بعضي از انها تا عصر حاضر بر اسامي مختلف در نواحي ايران معمول است .
--------------------------------------------------------------------------------
1– کليات تاريخ ايران ، دکتر عزيز الله بيات ، موسسه مطالعات و انتشارات تاريخي ، بهار 1370 ، صص 504 تا507
2– تاريخ ادبيات ايران، تاليف جلال الدين همايي ، ج 1 ،ص 36ص
تقويم جلالي :تقويم جلالي يا ملکي تقويمي است که در زمان سلطنت جلال الدين ملکشاه سلجوقي تدوين شد که تقويم فعلي ايران است .علل وضع اين تقويم اين بود که چون تاريخ يزد گردي که اختصاص به زرتشتيان داشت بدون کبيسه محاسبه مي شد به همين جهت نوروز ثابت نمي ماند و با اول بهار که ابتداي سال طبيعي است مطابقت نداشت ،به همين دليل خواجه نظام الملک و سلطان ملکشاه در صدد اصلاح تقويم بر امدند ،در نتيجه جمعي از منجمين مامور تنظيم تقويم شدند که از جمله حکيم عمرخيام ،ميمون بن نجيب واسطي ،ابالمظفر اسفزاري و چند تن ديگر را بر شمرده اند محل کار رصد خانه را به اختلاف در اصفهان و ري و نيشابور ذکر کرده اند .مبدا اين تاريخ را ابن اثير ضمن وقايع سال 471 هجري قمري نوشته است که روز جمعه نهم رمضان سال 471 هجري قمري (مطابق با 15 مارس 1078 ميلادي ) است .سال جلالي از اول بهار(نوروز سلطاني ) اغاز مي شود اسامي ماهها عبارتند از فروردين الي اخر و سال به فصول چهارگانه تقسيم شده ا ست(3)
سالهاي کبيسه در تقويم جلالي (مانند تقويم کنوني ايران )ثابت نيستند و کبيسه کردن مطابق با نتايج رصد هر سال است کبيسه معمولا بعد از هر چهار سال يک بار اجرا مي شود ليکن بعد از هر 29يا28 سال يکبار کبيسه بعد از 5 سال اجرا مي گردد يعني بجاي سال 32سال 33 راکبيسه مي گيرند(4)
--------------------------------------------------------------------------------
3– دايره المعرف فارسي ،ج 1 ،ص 6574 – تاريخ ادبيات ايران ، جلال الدين همايي ،ج 1، ص 441
تقويم اويغوري:در طول تاريخ تقويم هاي ديگري در ايران معمول بوده است از جمله تقويم ايغوري يا مغولي است که داراي يک دوره دوازده ساله بشرح زير است .يپچاقان ايل= سال موش اودايل= سال گاوبارس ايل= سال پلنگ توشاقان ايل = سال خرگوش لوي ايل = سال نهنگ ايلان ايل = سال ماريونت ايل = سال اسبقوي ايل = سال گوسفند يپچي ايل = سال ميمون تخاقوي ايل= سال مرغايت ايل = سال سگتنگو زايل=سال خوکسال مذکور در ميان ترکان اسياي مرکزي از زمانهاي قديم معول بوده است ومشخصات هر سال را با طبايع هر يک از حيوانات نامبرده منطبق مي کردند .ابو نصر فراهي در نصاب صبيان اسامي مذکور را در دو بيت به نظم در اورده است.(5)
موش وبقر و پلنگ و خرگوش شمار زين چهار که بگذري نهنگ ايد مار وانگاه به اسب و گوسفند است حساب حمدونه ومرغ و سگ و خوک اخر کار
--------------------------------------------------------------------------------
5 - ديوان لغات ترک ،محمود کشغري ،ج 1 ،ص 289
تقويم هجري قمري:تقويم هجري قمري تقويم ديني ممالک اسلامي است ،مبدا ان هجرت پيغمبر اکرم (ص) از مکه به مدينه است با اينکه واقعه هجرت در سال هشتم ماه ربيع الاول صورت گرفته است در زمان خلافت عمر اول ماه محرم را مبدا سال هجري قمري قرار دادند که مطابق است با روز جمعه شانزدهم ژانويه 622 ميلادي ،اسامي ماهها قمري بشرح زير است .محرم ،صفر،ربيع الاول ،ربيع الثاني ،جمادي الاول،جمادي الاخر،رجب ،شعبان ،رمضان ،شوال ،ذيقعده ،ذيحجه.تاريخ هجري قمري مبتني است بر مدت زماني که کره ماهيکبار بدور زمين مي گردد ،زمانيکه لازم است تا انکه کره ماه پس از گذشتن از يک نقطه مدار خود بار ديگر بهمان نقطه برسد اين مدت را گردش نجومي مي گويند ، که مدت ان قريب به 27 روز و8 ساعت است بعد از اين فاصله زماني که ماه بار ديگر در اسمان مقابل همان کوکبي قرار مي گيرد که قبلا واقع شده است بهمين مناسبت اين گردش نجومي معروفاست،از اين قرار ماه هر روزي تقريبا 27/1 درجه از مدار خود ،يعني قوس 13 درجه را در جهت مستقيم طي مي کند و اگر در نظر داشته باشيم که افتاب هم در همين زمان تقريبا يک درجه مي پيمايد ليکن از يک ماه نو تا ماه ديگر 29 روز و 12 ساعت و 44 دقيقه است اين مدت را گردش اجتماعي مي نامند اين مدت به اندازه دو روز از گردش نجومي دراز تر است .نظر به اينکهمدت سال قمري متوسط367/354 شبانه روز است در طي 30 سال 367% اضافي قريب 11 شبانه روز مي شود منجمان براي از بين بردن يازده شبانه روز مي شود 2 طريق عمل مي شود که در حال حاظرقادر به گفتن انها نيستم .تقويم رسمي ايران:تقويم رسمي ايران بر اساس تقويم جلالي است که موجب قانون مورخ يازدهم فروردين ماه 1304 هجري شمسي (1343 هجري قمري) بر قرار گرديد ،طبق ان اولين روز بهار اغاز هر سال است اسامي ماهها از ماههاي قبل از اسلام اقتباس شده که عبارت است از فروردين- ارديبهشت- خرداد - تير- مرداد- شهريور- مهر –ابان – اذر - دي – بهمن – اسفند.شش ماه اول سال هريک داراي 31 شبانه روز و پنج ماه ديگر هر يک داراي 30 شبانه روز و اسفند در سال هاي عادي داراي 29 و در سال هاي کبيسه داراي 30 شبانه روز است .طبق ماده دوم قانو مذکور سالهاي اويغوري که در تقويم هاي سابق معمول بود منسوخ گرديد ، در اسفند 1354 هجري شمسي قانوني به تصويب مجلسين شوراي ملي و سنا رسيد که به موجب ان تاريخ ايران تاريخ شاهنشاهي قرار داده شد .که مبدا ان از اغاز سلطنت کورش اول يعني سال 559 قبل از ميلاد در فارس محسوب مي شود ، در شهريور ماه 1357 ب اثر مبرزات مردم در زمان نخست وزيري مهندس شريف امامي طبق بخشنامه اي مقرر شد که سال معمول همان سال هجري شمسي باشد.تقويم گرگواري :چون مدت سال مداري 365 روز و 5 ساعت و48دقيقه و49 ثانيه است و در تقويم قيصري سال را 365 روز و 6ساعت حساب مي کردند يعني در حقيقت در هرسال تقريبا 11دقيقه بيشتر بحساب مي امد که اين مقدار بعد از گذشت چهارصد سال نزديک به سه روز مي شد در سال 1582 ميلادي اين انحراف به ده روز رسيد که اشکالاتي دراجراي مراسم ديني مسيحيان بوجئد اورد ،پاپ گرگوتر سيزدهم براي از بين بردن اختلاف مذکور فرمان داد که روز پنجم اکتبر سال 1582 را پانزدهيمين روز ماه مذکور حساب کنند و براي جلو گيري از بروز اين اختلاف به کمک منجمان هم عصر خود تقويم قيصري را اصلاح کرد و مقرر گرديد که در هر چهار صد سال سه کبيسه را حذف کنند .اسامي ماهها در تقويم گرگواري به شرح زير است و انها با تطبيق ماههاي هجري شمسي بشرح زير است :ژانويه داراي 31 شبانه روز،مطابق 11 ديماهفوريه داراي 28يا29 شبانه روز مطابق 12 بهمن مارس داراي 31 شبانه روز مطابق 10 اسفند اوريل داراي 30 شبانه روز مطابق 12فروردين مه داراي 31 شبانه روز مطابق با 11 اردي بهشت ژوئن داراي 30شبانه روز مطابق 11 خرداد ژوئيه داراي 31 شبانه روز مطابق 10 تير اوت داراي 31 شبانه روز مطابق 10 مردادسپتامبر داراي 30 شبانه روز مطابق 10 شهريور اکتبر داراي 31 شبانه روز مطابق 9 مهر نوامبر داراي 30 شبانه روز مطابق 10 ابان دسامبر داراي 31 شبانه روز مطابق 10 اذر
منبع:/iranelmi.blogfa.com
منبع:/iranelmi.blogfa.com
۱ نظر:
جالب بود . ممنون از پستتون
ارسال یک نظر