۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۸

جلسه هفتم"سیر اندیشه ها در معماری"(10/2/88))

در این جلسه در ادامه بحث مدرنیته به بررسی اندیشه ها و آثار لوکوربوزیه پرداخته شد:


به تعبیر چارلز جنکز اگر دو کتاب مهم در معماری وجود داشته باشد ، یکی کتاب "به سوی یک معماری " است که در نیمه اول قرن بیستم توسط "لوکوربوزیه" نوشته شده است.

و کتاب دوم کتاب "تضاد و پیچیدگی در معماری" که در نیمه دوم قرن بیستم و توسط رابرت ونتوری نوشته شده است که ترجمه فارسی این کتاب موجود می باشد.



نگرش لوکوربوزیه به معماری نگاهی ماده گرا و فرمال است که بیانگر عقاید مارکسیستی اوست.

تندیس گونگی در کارهای لوکوربوزیه موج می زند.

تمایلات شدید مارکسیستی در معماران دیگری نظیر آلوار آلتو و هانس میر (دومین مدیر مدرسه باوهاوس) نیز دیده می شود.

تعریف معروف لوکوربوزیه از معماری نشان دهنده توجه فراوان او به فرم و تفکرات مارکسیستی اوست :

او در تعریف معماری نوشته است:" معماری بازی استادانه، صحیح و باشکوه توده‌هایی است که در روشنایی با یکدیگر جمع می‌شوند.

چشمان ما برای مشاهده‌ی صورت ها (فرم ها) در روشنایی ساخته شده‌اند، نور و سایه این صورت ها را آشکار می کنند، مکعب ها، مخروط ها، کره‌ ها، استوانه ها یا هرم‌ ها صورت های بزرگ اولیه‌ای هستند که نور آن را به گونه‌ای ممتاز آشکار می‌کند، تصویر این صور در درون ما و بدون ابهام متمایز و ملموس است. به همین دلیل است که این ها صور زیبا، زیباترین صور‌اند. همه کس، از کودک گرفته تا وحشی و ما بعد الطبیعه دان با این مطلب موافق است. این امر به ماهیت هنرهای تجسمی مربوط می‌شود.

معماری مصری، یونانی یا رومی، معماری منشورها، مکعب ها و استوانه ها، هرم ها یا کره‌هاست. اهرام، معبد لوکسور، پارتنون، کولیزیوم، ویلای هادریان. معماری گوتیک، دراساس، بر کره‌ها، مخروط ها و استوانه ها استوار نیست. فقط صحن اصلی کلیسا بیان صورتی ساده اما به هندسه‌ی پیچیده‌‌ای از مرتبه‌ی دوم (قوس های متقاطع) است. به همین دلیل است که یک کلیسای جامع چندان زیبا نیست و ما در آن به دنبال معوض هایی از نوع ذهنی خارج از هنر تجسمی می‌گردیم. یک کلیسای جامع از نظر ما به عنوان راه اصلی استادانه برای مسئله‌ای دشوار جالب است. اما مسئله‌ای که فرض‌های آن به نادرست بیان شده‌اند، زیرا از صورت بزرگ اولیه (اصلی) ناشی نمی‌شوند. کلیسای جامع یک کار تجسمی نیست، بلکه یک درام است؛ مبارزه‌ای است علیه نیروی ثقیل، که احساس طبیعتی احساساتی است. " (لوکوربوزیه؛ 1381: 207و208)



به طور کلی می توان گفت نگاه تجزیه گرا و خردگرا در همه حوزه ها از جمله معماری در دوران مدرنیته مطرح شد.مثلا در طراحی خانه دومینو لوکوربوزیه ، معماری را به عناصر اولیه و سازنده خود تجزیه کرد.

ادامه دارد ...










۲ نظر:

روح اله ادنانی گفت...

در دوره لیسانس استادای من هیچکدوم به این شدت حرفی از تفکرات مارکسیستی معماران اون دوره نزدن استادای شما چی مهندس سام.؟

سام گوهری گفت...

مطمئنا سیاست روی معماری تاثیر دارد ولی برای منم هیچوقت انقدر این قضیه ملموس نبوده .