استاد : آقای دکتر پرویز نوروزیان
تعداد واحد : 1واحد نظری +1 واحد عملی
شهری که بیش از یک میلیون نفر جمعیت داشته باشد دیگر دارای ابعاد انسانی نیست و تبدیل به یک کلان شهر می شود.
شهر تهران با جمعیت هفت میلیون و هفتصد هزارنفر در فهرست شهرهای جهان دارای رتبه 28 می باشد.در این رتبه بندی توکیو با 33 میلیون نفر دارای رتبه اول است.http://www.modiriran.ir/modules/news/article.php?storyid=1156
طبق سر شماری سال 1385 در ایران شش شهر دارای جمعیت بیش از یک میلیون نفر هستند که عبارتند از :
1-تهران 036/705/7 نفر
2-مشهد 800/410/2 نفر
3-اصفهان 609/583/1 نفر
4-تبریز 935/378/1 نفر
5-کرج 450/377/1 نفر
6-شیراز 882/204/1 نفر
http://www.badan3azi.com/showthread.php?t=877
- شباهت فرش ایرانی و باغ ایرانی :
1-هردو چهارگوشه هستند.2-هر دو دارای مرکزیت هستند.3-هر دودارای محورهای چلیپایی شکل در مرکز هستند.4-هر دو دارای حاشیه هستند.
- چلیپا چیست؟و از کجا به وجود آمده است؟
صلیب شکسته یا سواستیکا یا گردونه مهر یک چلیپا با شاخههای ۹۰ درجه به سمت راست یا چپ است. که معمولاً با جهت افقی یا گوشههایی با زاویه ۴۵ درجه میباشد. در شکل هندی نقطههایی در هر ربع آن قرار میدهند.
واژه سواستیکا swastika از سانسکریت میباشد و آمیزهای از سو = خوب و خوش + استی =هستی و استی، میباشد؛ یعنی، خوش بختی و نشان خوشبختی. در ایران باستان چنین نشانهای را «گردونه مهر» میگفتهاند.
سواستیکا در تمام هنرها و طراحیهای تاریخ بشری پدیدار میباشد، نشان بسیاری از چیزها، همچون خوش اقبالی، خورشید، برهما یا هندوها بود. در روزگار باستان، صلیب شکسته در بین سومریها، سلتها و یونانیها استفاده میشد.
در غرب، سواستیکا عموماً با نام صلیب شکسته و به عنوان نماد نازیسم شناخته میشود (به خاطر آنکه به عنوان نشان حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان بهکار میرفت). پس از جنگ جهانی دوم، این نماد چهره مشهوری در غرب پیدا کردهاست.http://blog.360.yahoo.com/blog-xH7auC86dLM0gzPh3uTFBp1bW5Ogzyjd?p=329
تصویری که از بهشت در اذهان است نیز شباهتی با نقش چلیپایی دارد:
چشمه ای در مرکز (سلسبیل)، چهار نهر که آب ، عسل ، شیر و شراب در هر یک از آنها جریان دارد.به یاد این غزل از حافظ می افتم :
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟
ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست؟
هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
پیوند عمر بسته به مویی است
هوش دارغمخوار خویش باش غم روزگار چیست؟
معنیّ آب زندگی و روضه ارمجز طرف جویبار و می خوشگوار چیست؟
مستور و مست هر دو چو از یک قبیله اند
ما دل به عشوه که دهیم؟ اختیار چیست؟
راز درون پرده چه داند فلک خموش
ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست؟
سهو و خطای بنده گرش اعتبار نیست
معنی عفو و رحمت آمرزگار چیست؟
زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواسته کردگار چیست
- در کوچه های یزد فقط دیوار می بینیم ، بدون هیچ روزنه ای .چرا؟
در گذشته دیوار نقش امنیتی داشته است تا آنجا که کوچه بندون واژه ای جنگی بوده است چون با بستن چند کوچه ، راه های ورود به محله مسدود می شده و از ورود دشمن و متجاوزین به محله جلوگیری می شده است.
در ایران باستان دور همه خانه ها دیوار بوده است و مخصوصا دیوارها را زشت و بدنما می ساخته اند تا نشاندهنده ارزش داخل خانه نباشد ، این معنای درونگرایی در معماری ایرانی است.
در زمان رضاشاه طرح تعریض خیابان ها آغاز شد ولی متاسفانه در زمان محمدرضا شاه ادامه نیافت.این طرح تقلیدی بود ازطرح بارون هاسمن برای شهرسازی پاریس.به این بهانه نگاهی می کنیم به شهرسازی دوره رنسانس و بعد از آن :
تقلید از سبک کلاسیک یونانی-رومی در طول دوره ی رنسانس کوششهای شهرسازی را در راستای سبک کلاسیک احیا نمود.میدان کلیسای سن پیر در رم و میدان سن مارک در ونیز از نمونه های
ایده آل شکوه و عظمت در سازه های شهری ( شهروندی) و مکانهای عمومی هستند. در تضاد آشکار با خیابانهای باریک و بدون قاعده ی سکونتگاههای دوره ی قرون وسطی شهر سازی رنسانس بر خیابانهای عریض و شعاعی با قاعده و کمربندی تاکید داشت که این به مفهوم خیابانهای به شکل دوایرمتحد المرکز به دور یک نقطه ی مرکزی میباشد.با دیگر خیابانهایی که از آن نقطه بطرف بیرون شبیه پره های یک چرخ منشعب میشوند ، مانند طراحی خیابانهای لندن در سال 1666 بوسیله معمار انگلیسی به نام سر کریستوفر رن و خیابانهای مانهاین و کارلسروهه در آلمان .
این الگوی شهرسازی دوره ی رنسانس که در شهر های استعماری انگلیسی و اسپانیایی در قرنهای 16و17 شکل گرفته بودند به دنیای جدید منتقل شد. در میان آنها میتوان به شهر ساوانا درایالت جرجیا شهر ویلیام برگز درویرجینیا ، مکزیکوسیتی در مکزیک و شهر لیما در پرو اشاره کرد.
شهرسازی در اوایل شکل گیری ایالات متحده امریکا همچنین ، منعکس کننده ترجیح بر ساختمانهای عمومی ومعابر معظم میباشد. یک مثال بارز در سال 1791 طراحی Dc واشنگتن ( بخش کلمبیا) بوسیله مهندس فرانسوی- امریکایی به نام پیر چارلز لنفنت است. طرح او بیانگر شبکه ای از خیابانهای عریض که در یک پارک بزرگ یا مرکز فروش و دیگر فضاهای عمومی و یا در سازه های عمومی نظیر ساختمان کنگره وکاخ سفید بهم میرسند.
ایده ی خیابانهای شعاعی و احاطه کننده در قرن 19 ام نیز ادامه یافت. این ایده در طرح بازسازی پاریس (1850- 1874) بوسیله ی مدیر فرانسوی بارون جرج یوجین هاسمن (هوسمان) به کار گرفته شد. در ایالات متحده سیستم های پارک عمومی گسترده در شهرهایی مثل نیو یورک ،بوستن – فیلادلفیا و دیگر جاها توسط معماران منظر مانند: فردریک لا ارستیک و معمار انگلیسی – امریکایی به نام کالبرت ووکس (vaux)ساخته شد.
اما برای بیشتر وقتها شهر سازی در قرن نوزدهم به رشد سریع و مستمر و ایده های اقتصادی به جای طراحی تفصیلی تاکید داشت.در طولاین قرن انقلاب صنعتی شاخص های طراحی اندکی که معرفی شدند اغلب ملاحظات اساسی فیزیکی و زیبایی شناختی را فراموش کردند.
این امر در طرح کمیسیون شهری نیویورک اشکار است که « منهتان» ( بخش مرکزی نیویورک) شبه جزیره بطول 20 کیلومتر در حدود 4- 4.5 تا 5 کیلومتر که منهتان را به بلوکهای چهارگوش مشابه به عنوان وسیله ای برای تشویق استقرار سریع بیشتر تقسیم میکند.
تا اواخر قرن 19 رشد غالباً آزادانه ( بی رویه ) نیویورک و دیگر شهر های عمده منجر به ازدحام جدی با انبوهی از مشکلات همراه آن شد.
عکس العمل به این وضعیت ها ( شرایط) اساسی برای عصر جدیدی از برنامه ریزی های شهری شد.
- در کل شهر مجموعه ای است از ساختمان ها و شبکه راه ها.که از این ساختمان ها حدودا 50% ساختمان ها مسکونی است (البته در شهرهای قدیمی حدود 60 تا 70% ساختمان ها مسکونی است).اولین هسته شهر خانه است.
اجزاء تقسيمات كالبدي شهر:
1- منطقه: بيمارستان عنصر شاخص كالبدي براي مكانيابي منطقه محسوب شود.
2- ناحيه : دبيرستان عنصر شاخص ناحيه به اين ترتيب مثلا تهران به 19 ناحيه آموزش و پرورش تقسيم بندي شده.
3- برزن : مدرسه راهنمايي (عنصر شاخص آن )
4- محله : با دوعنصر مشخص مي شود 1- مدرسه ابتدايي (آموزشی)
2- مسجد (فرهنگي )
5- واحد همسايگي : (كلارنس اشتالين – پري ) بوستان كودك
( 2 واحد همسايگي مي تواند تشكيل محله دهد )
6- مسکوني (بلوك )
تقسيمات سیاسي - اداري:
كشور(فضاي ملي) – استان(ايالت) – شهرستان – بخش- شهر – دهستان- روستا
سه طبقه جامعه ایرانیان باستان:
- موبدان: که با رنگ سفید مشخص می شده اند.
- شاه و جنگجویان : که با رنگ قرمز مشخص می شده اند.
- مردم و کشاورزان : که با رنگ سبز مشخص می شده اند.
این طبقات اجتماعی و رنگ های هر قشر سازنده پرچم سه رنگ ایران هستند.(طبق نظر دکتر نوروزیان)
برای خواندن تاریخچه پرچم ایران اینجا کلیک کنید :wais:http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%be%d8%b1%da%86%d9%85+%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86&SSOReturnPage=Check&Rand=0
- اما اساس شهرسازی مدرن بر پایه پیاده روی گذاشته شد.
- جنبش اجتماعی امریکا که بعد به اروپا سرایت کرد و سپس به ایران هم رسید جنبش هیپی ها بود که مظهر آن در موسیقی گروه بیتلز (Beatles) بودند که به عنوان تاثیرگذارترین گروه موسیقی قرن بیستم هم شناخته شده اند.
درباره beatles بیشتر بدانید : http://http://panjeh-avaz.blogfa.com/post-3.aspx
درباره هیپی ها بیشتر بدانید : http://jak-drrida.blogspot.com/2007/01/blog-post.html
در جنگ ویتنام علامت هیپی ها به نشانه صلح بدل شد .
- مدرنیته یعنی منطق و راسیونالیم
در جنگ ویتنام مشخص شد که انسان موجودی منطقی نیست و باعث لرزش پایه های مدرنیسم شد.
چراکه با توجه به امکانات امریکا در جنگ طبق منطق باید امریکا پیروز می شد ولی دیدیم که این اتفاق نیافتاد .سربازان امریکایی با تفنگ های m16 در جنگل ها از جنگجوهای ویتنامی که با نی به آنها حمله می کردند و تله هایی که می ساختند شکست خوردند.
نابود کردن جنگل ها توسط بمب ها هم نتوانست امریکایی ها را موفق کند زیرا جنگجویان ویتنامی با حفر تونل های زیر زمینی اختفا می کردند و سربازان امریکایی را با همان نی ها از بین می بردند.
پس از جنگ ویتنام به این نتیجه رسیدند که انسان موجودی منطقی نیست و نمی توان با منطق او را پیش بینی کرد.پس در فلسفه مدرنیسم تردید ایجاد شد و پست مدرنیته به روی کار آمد .
پست مدرن علاوه بر منطق به عاملی به نام احساس نیز توجه داشت.
پس از عدم موفقیت پست مدرنیسم فلسفه های بسیاری روی کار آمدند یکی از آنها دیکانستراکشن است که به شالوده شکنی یا ساختارشکنی ترجمه شده است.
دیکانستراکشن می گوید تبر را بردار و ریشه را بزن.
این جمله یعنی تمدن 10000 ساله بشری ساختارهای خود را بر پایه های غلطی قرار داده است پی باید این ریشه ها را قطع کرد.
این مکتب بعد از تحقیقات شبکه خبری BBC در فلسطین راجع به حضرت عیسی و ساخت فیلم مستندی در این باره به وجود آمد زیرا متوجه شدند که تصویری که از حضرت عیسی در اذهان و تصاویر وجود دارد صحیح نبوده و حتی عیسی تک فرزند نبوده و یک خواهر هم داشته و ...
در نتیجه یک تمدن 2000 ساله ، جنگ های صلیبی ، شفاهایی که از آمدن به کلیسا گرفته می شد و .... همگی بر یک ریشه غلط استوار بوده اند.
و در معماری نتیجه این مکتب این بود که بر پایه های ساختمان سازی با دیده تردید نگریسته شد نظیر :
کی گفته پنجره باید افقی یا عمدی باشد؟
کی گفته اتاق باید مربع باشد ؟ و ...
ولی ما ایرانی ها نه انسان های مدرنی شدیم ونه پست مدرن و نه دیکانستراکشن بنابراین معماری ما نمی تواند منعکس کننده این مکتب ها باشد و فقط تقلیدی است از معماری روز جهان.
- بلای معاصر جهانی : ترافیک و آلودگی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر